ای تو چو خورشید و شه خاص من


کفر من و توبه و اخلاص من

رقص کند بر سر چرخ آفتاب


تا تو بگوییش که رقاص من

سجده کنان پیش درت نفس کل


کای ز تو جان یافته اشخاص من

نفس کل و عقل کل و آن دگر


بحر منی گوهر و غواص من

کفر من و گوهر ایمان من


جرم من و واعظ و قصاص من